پرویز کامیاب
بی بی سی: ديويد ايگنيشس سرمقاله نويس با نفوذ روزنامه واشنگتن پست روز پنجشنبه طی مقاله ای از دولت جورج بوش خواست "احتياط بيش از حد" را در مذاکره با ايران کنار گذارد و همانطور که ريچارد نيکسون با چينی های کمونيست به گفتگو نشست او نيز مقدمات رابطه با تهران را برقرار کند. ء
وی افزود هنری کيسينجر مشاور امنيت ملی وقت آمريکا پس از سفر محرمانه خود به چين در سال ۱۹۷۲ به اين نتيجه رسيد که دو کشور منافع مشترک زيادی در مقابله با شوروی سابق دارند و او به اين ترتيب مبنای روابط دو کشور را پی ريزی کرد. ء
او به کاندوليزا رايس وزير خارجه آمريکا توصيه می کند که رويکرد مشابهی در مورد ايران اتخاذ کند.
ديويد ايگنيشس معتقد است که ايران و آمريکا منافع مشترک زيادی در عراق دارند بطوریکه بی ثباتی در این کشور به منافع ملی آنها لطمه جدی خواهد زد. ء
سرمقاله نويس واشنگتن پست در مصاحبه با بخش فارسی بی بی سی در پاسخ به اين سوال که چگونه جورج بوش می تواند پس از شش سال حملات و تهديدهای لفظی عليه حکومت ايران سياست خود را ناگهان تغيير دهد می گويد:ء
"پرزيدنت نيکسون برای سالها پرخاشجويانه ترين سياستمدار ضدکمونيست در آمريکا بود به طوريکه او آخرين کسی بود که انتظار می رفت با آنچه در آن زمان چين قرمز خوانده می شد رابطه برقرار کند. بنابر اين روشن است که چنين سناريويی باز هم قابل تکرار است." ء
با توجه به فضای ضد ايرانی شديدی که در آمريکا بخصوص در کنگره اين کشور برقرار است اين سوال بوجود می آيد که کاخ سفيد چگونه می تواند بر اين موانع داخلی برای بهبود روابط با ايران غلبه کند. ء
ديويد ايگنيشس می گويد:ء
"اساس يک رهبری سياسی اين است که بتوان با مردم و کنگره صحبت کرد و حمايت آنها را برای سياست های خود جلب کرد. اگر ايرانيان دست به اقدامی بزنند که برايشان دشوار است نظير تعليق غنی سازی اورانيم اين تاثير بسيار عميقی بر روی مردم آمريکا و کنگره خواهد گذارد. در دهه هفتاد نيز لابی تايوان در واشنگتن به شدت قوی بود اما نيکسون توانست با درايت سياسی و نيز بهره برداری از سوابق ضد کمونيستی خود اين موانع را بر طرف کند. پرزيدنت بوش نيز موضع گيری ضدتروريسم سرسختانه ای داشته و اگر تصميم بگيرد که با ايرانيان صحبت کند هيچکس نمی تواند او را متهم کند که در مبارزه خود با تروريسم جدی نبوده است."ء
اما يکی از مشکلات اصلی، عدم اطمينان حکومت ايران به دولت آمريکا است. ء
دولت ايران در دهه نود به آزادی گروگان های آمريکايی کمک کرد اما ظاهرا جورج بوش پدر رئيس جمهور وقت آمريکا با وجود وعده های خود خدمات ايران را در اين زمينه بی پاسخ گذارد. ء
جورج بوش پسر رئيس جمهور کنونی آمريکا نيز پس از کمک های ايران در جريان حمله آمريکا به افغانستان از اين کشور به عنوان محور شرارت نام برد. ء
ديويد ايگنيشس در پاسخ به اين مسئله می گويد: ء
"از نگاه ايرانيان ممکن است که در کوتاه مدت چنين باشد. اما حقيقت اين است که آمريکا با سرنگونی صدام حسين بزرگترين مشکل استراتژيک ايرانيان را حل کرد. آمريکاييان می گويند ايرانيان نه فقط از ما ممنون نيستند بلکه سعی کرده اند که از وضعيت عراق سوء استفاده و موضع آمريکا را تضعيف کنند. من فکر می کنم که فردی نظير هنری کيسينجر اين سوال را مطرح می کند که آيا ايران می تواند به بلندپروازی های خود نظير تبديل شدن به يک قدرت بزرگ در منطقه، رونق اقتصادی و نيز افزايش احترام به ايران و فرهنگ ايرانی دست يابد، بدون آنکه به نحوی منافع استراتژيک خود را با منافع استراتژيک آمريکا تلفيق کند؟ بعبارت ديگر آيا ايران می تواند آمريکا را به چالش بطلبد و همزمان به اهداف خود برسد؟ جواب اين سوال منفی است."ء
ديويد ايگنیشس معتقد است که ايران بايد با پذيرش تعليق غنی سازی اورانيوم راه را برای مذاکره آمریکا با اين کشور هموار کند. ء
او تصديق می کند که دستيابی به انرژی هسته ای حق ايران است اما معتقد است که از سرگيری غنی سازی اورانيوم به رغم درخواست های جهانی يک نوع اهانت به جامعه جهانی تلقی می شود. ء
او می گويد ايران می تواند در زمان مذاکرات غنی سازی را متوقف کند و چنانچه به نتيجه مطلوب خود نرسيد اين فعاليت را مجددا از سر گيرد.ء
وی افزود هنری کيسينجر مشاور امنيت ملی وقت آمريکا پس از سفر محرمانه خود به چين در سال ۱۹۷۲ به اين نتيجه رسيد که دو کشور منافع مشترک زيادی در مقابله با شوروی سابق دارند و او به اين ترتيب مبنای روابط دو کشور را پی ريزی کرد. ء
او به کاندوليزا رايس وزير خارجه آمريکا توصيه می کند که رويکرد مشابهی در مورد ايران اتخاذ کند.
ديويد ايگنيشس معتقد است که ايران و آمريکا منافع مشترک زيادی در عراق دارند بطوریکه بی ثباتی در این کشور به منافع ملی آنها لطمه جدی خواهد زد. ء
سرمقاله نويس واشنگتن پست در مصاحبه با بخش فارسی بی بی سی در پاسخ به اين سوال که چگونه جورج بوش می تواند پس از شش سال حملات و تهديدهای لفظی عليه حکومت ايران سياست خود را ناگهان تغيير دهد می گويد:ء
"پرزيدنت نيکسون برای سالها پرخاشجويانه ترين سياستمدار ضدکمونيست در آمريکا بود به طوريکه او آخرين کسی بود که انتظار می رفت با آنچه در آن زمان چين قرمز خوانده می شد رابطه برقرار کند. بنابر اين روشن است که چنين سناريويی باز هم قابل تکرار است." ء
با توجه به فضای ضد ايرانی شديدی که در آمريکا بخصوص در کنگره اين کشور برقرار است اين سوال بوجود می آيد که کاخ سفيد چگونه می تواند بر اين موانع داخلی برای بهبود روابط با ايران غلبه کند. ء
ديويد ايگنيشس می گويد:ء
"اساس يک رهبری سياسی اين است که بتوان با مردم و کنگره صحبت کرد و حمايت آنها را برای سياست های خود جلب کرد. اگر ايرانيان دست به اقدامی بزنند که برايشان دشوار است نظير تعليق غنی سازی اورانيم اين تاثير بسيار عميقی بر روی مردم آمريکا و کنگره خواهد گذارد. در دهه هفتاد نيز لابی تايوان در واشنگتن به شدت قوی بود اما نيکسون توانست با درايت سياسی و نيز بهره برداری از سوابق ضد کمونيستی خود اين موانع را بر طرف کند. پرزيدنت بوش نيز موضع گيری ضدتروريسم سرسختانه ای داشته و اگر تصميم بگيرد که با ايرانيان صحبت کند هيچکس نمی تواند او را متهم کند که در مبارزه خود با تروريسم جدی نبوده است."ء
اما يکی از مشکلات اصلی، عدم اطمينان حکومت ايران به دولت آمريکا است. ء
دولت ايران در دهه نود به آزادی گروگان های آمريکايی کمک کرد اما ظاهرا جورج بوش پدر رئيس جمهور وقت آمريکا با وجود وعده های خود خدمات ايران را در اين زمينه بی پاسخ گذارد. ء
جورج بوش پسر رئيس جمهور کنونی آمريکا نيز پس از کمک های ايران در جريان حمله آمريکا به افغانستان از اين کشور به عنوان محور شرارت نام برد. ء
ديويد ايگنيشس در پاسخ به اين مسئله می گويد: ء
"از نگاه ايرانيان ممکن است که در کوتاه مدت چنين باشد. اما حقيقت اين است که آمريکا با سرنگونی صدام حسين بزرگترين مشکل استراتژيک ايرانيان را حل کرد. آمريکاييان می گويند ايرانيان نه فقط از ما ممنون نيستند بلکه سعی کرده اند که از وضعيت عراق سوء استفاده و موضع آمريکا را تضعيف کنند. من فکر می کنم که فردی نظير هنری کيسينجر اين سوال را مطرح می کند که آيا ايران می تواند به بلندپروازی های خود نظير تبديل شدن به يک قدرت بزرگ در منطقه، رونق اقتصادی و نيز افزايش احترام به ايران و فرهنگ ايرانی دست يابد، بدون آنکه به نحوی منافع استراتژيک خود را با منافع استراتژيک آمريکا تلفيق کند؟ بعبارت ديگر آيا ايران می تواند آمريکا را به چالش بطلبد و همزمان به اهداف خود برسد؟ جواب اين سوال منفی است."ء
ديويد ايگنیشس معتقد است که ايران بايد با پذيرش تعليق غنی سازی اورانيوم راه را برای مذاکره آمریکا با اين کشور هموار کند. ء
او تصديق می کند که دستيابی به انرژی هسته ای حق ايران است اما معتقد است که از سرگيری غنی سازی اورانيوم به رغم درخواست های جهانی يک نوع اهانت به جامعه جهانی تلقی می شود. ء
او می گويد ايران می تواند در زمان مذاکرات غنی سازی را متوقف کند و چنانچه به نتيجه مطلوب خود نرسيد اين فعاليت را مجددا از سر گيرد.ء