چهارشنبه، دی ۰۶، ۱۳۸۵

بوش گام به گام ايران را به ميدان جنگ می كشد



بعد از ظهر 23 دسامبر شورای امنيت در يك رای گيری مخفی قطعنامه تحريم ايران را برای متوقف كردن غنی سازی اورانيوم تصويب كرد. اما چرا چين و روسيه با اين قطعنامه همراه شدند؟
براساس اسناد سازمان انرژی اتمی و براساس موافقت عدم گسترش سلاح ها كشتارجمعی ، اسنادی مبنی براينكه ايران از اين قوانين سر زده باشد وجود ندارد و ايران كاملا حق قانونی و بين المللی خود می داند كه به فعاليت هسته اش ادامه بدهد. در اين ميان مرتبا رسانه غربی می گويند كه چين و روسيه روابط گسترده اقتصادی با ايران دارند و برخلاف منافع آنان است كه ايران در محاصره و تحريم اقتصادی قرارگيرد.ء
شورای امنيت رای خود را مخفی داد، زيرا بوش می توانست سخنرانی ماه مارچ 2003 خود را كه درهنگاه حمله به عراق ايراد كرد، برای قطعنامه شورای امنيت كپی برداری كرده و تنها به جای حرف " ق" حرف " ن" را بكار ببرد.ء
ايران از روش سياسی برای بدست آوردن زمان و امتياز بهره می گرفت و درمقابل قطعنامه های شورای امنيت رامقاومت ميكند. ء
ايران تاكنون به گروه های تروريست كه شامل القاعده می شود كمك كرده است. ( مراجعه به گزارش كميسيون 11 سپتامبربكنيد) ء
ما اين تهديد را برای كشورخود تشخيص داده و كنگره ايالت متحده بطورقاطع رژيم ايران را مسئول رفتارهای تهديدآميزش شناسايی كرد.ء
امريكا تلاش كرد كه ازطريق سازمان ملل تهديدات اين كشور را بطور صلح جويانه دفع كند.ء
درظرف 4 ماه گذشته ايالات متحده امريكا ومتحدينش با همكاری با شورای امنيت دراين جهت تلاش كردند ولی بعضی ازاعضای دائم شورای امنيت، اعلام كردند كه هرقطعنامه ای كه در آن ايران را از داشتن تكنولوژی اتمی محروم كند را وتو خواهند كرد. آنها نيز در ارزيابی های خود با نگرانی های ما همراهی می كردند اما راه حل امريكا را مناسب نمی دانستند.ء

ازانجا كه شورای امنيت معمولا و بموقع نمی تواند به وظائف خود عمل كند، ما (امريكا) مجبوريم خود قدم پيش بگذاريم. ء
چنانچه دولت ايران راه مقابله را انتخاب كند، آنگاه مردم امريكا می دانند كه تمامی موانع محدود كننده جنگ می تواند زيرپا گذاشته شود.ء
دراين صورت امريكا برای كاهش خسارت بايد با تمام امكانات ارتش خود وارد عمل شود. شايد رای گيری مخفيانه درباره قطعنامه برای فاش نشدن سيگنالی است كه برای استفاده محدود از سلاح های اتمی عليه ايران مطرح است. يعنی همان چيزی كه تاكنون بوش چندين بار در مصاحبه هايش از تائيد آن خودداری كرده است.ء
ايران با رد اين قطعنامه عملا"جنگ" را انتخاب كرده است، گرچه باور كردنی به نظر نمی رسد. هم امريكا و هم چين و روسيه ميدانند كه ايران تن به قبول پيش شرط متوقف سازی غنی سازی نخواهد داد. بنابراين اگر بوش واقعا قصد رسيدن به توافق با ايران را داشت باندازه كافی وقت داشت. انتظار بوش برای تصويب قطعنامه شورای امنيت- عليرغم همه نرمش مندرج در آن- در واقع رد آن از سوی ايران و باز شدن راه برای حمله به ايران است.ء
برای حمله به ايران بوش نياز به اين قطعنامه داشت و اكنون با رد آن از طرف ايران، بوش انتظار دارد كه جهان خواستار يك راه كار عملی برای متوقف ساختن ايران است. همانگونه كه با استناد بند 1441 شورای امنيت اين كار در ارتباط با عراق انجام شد. عليرغم هر وعده ای كه در پشت صحنه امريكا به چين و روسيه داده باشد، ما نمی توانيم مدعی شويم كه اين دو كشور نيز خواهان متوقف شدن غنی سازی درايران نيستند و به همين دليل نيز با شورای امنيت برای تصويب قطعنامه اخير همگامی كردند.ء
آيا بوش در گفتگوهای خصوصی خود با چين وروسيه مسئله بكار بردن نيروی نظامی عليه ايران را طرح كرده است؟
بوش به روسيه وچين اطمينان داده است كه حمله نظامی به ايران بدون گرفتن موافقت شورای امنيت صورت نمی گيرد اما اين گفتگوهای خصوصی نبايد علنی شود زيرا از ميزان فشار به ايران می كاهد و در صورت فاش شدن آن ديگر پای بند تعهدات و گفتگوهای خود باقی نخواهد ماند.ء
اين گفتگوهای خصوصی را می توان از لابلای گفته های منتشر شده پوتين و بوش بيرون كشيد. آيا اين تعهدات خصوصی بوش قابل باوراست؟
شواهد گذشته نشان ميدهد كه اين اطمينان ها تنها برای جلب همراهی چين و روسيه برای رای به قطعنامه شورای امنيت بوده است. او به وعده هايی كه به اسرائيلی ها داده وفادارتر خواهد بود.ء
مراحل هموارسازی حمله نظامی به ايران را مرور كنيم:ء
ء19 دسامبر ناوگان هواپيمابرامريكا راهی خليج فارس شد .ء
ء20 دسامبر بلر اعلام كرد كه ايران مانع صلح خاورميانه است .ء
ء23 دسامبرقطعنامه شورای امنيت تصويب شد.ء

چطورجنگ شروع ميشود؟
بايك واقعه شبيه " خليج تونگن " و يا حمله اسرائيل و يا يك واقعه مهم درعراق كه ايران به خاطران آن مسئول شناخته خواهد شد. و يا هرعملی كه ايران را تحريك به پاسخگوئی دفاعی كند
آيا ميتوان جلوی اين پيشامد راگرفت؟
حمله به ايران نمی تواند بدون بكارگيری سلاح اتمی صورت گيرد. اين تنها راه حل پيروزی سريع امريكا است. بدون داشتن امكان حمله اتمی به ايران ، احتمال موفق بودن حمله امريكا به ايران منتفی است. اما اين بايد برای تمامی مردم منطقی روشن باشد كه بكارگيری هرگونه سلاح اتمی عليه ايران، برای دنيا و آينده بشريت نتايج وخيمی به همراه خواهد داشت. تنها راه جلوگيری ازاين جنگ ، كمك كردن به پيش برد راه حل های سياسی است.ء
چين و روسيه درگفتگوهای خصوصی خود گفته اند كه بكارگيری سلاح اتمی عليه ايران برای انان قابل قبول نيست و به بوش هشدارداده اند كه امريكا چنين كند پاسخ های اقتصادی و سياسی به بوش خواهند داد. چين و روسيه می توانند از بوش بخواهند كه طرح حمله اتمی به ايران را از روی ميز خود بردارد و اين را علنا اعلام كند. كنگره امريكا نيز براساس اختيارات قانونی خود می تواند همين خواست را مطرح كند.ء
و حتی تهديد كند كه در صورت حمله اتمی به ايران بوش از فرمانده نيروی نظامی بركنار خواهد شد. درحال حاضرسناتور جمهوری خواه دنيس كوچينچ خواستاراين شده است كه امريكا اولين كشورحمله كننده اتمی به كشورها نباشد.ء
اين وظيفه اعضای كنگره است كه ازتمای امكان خود برای جلوگيری اين امكان حمله استفاده كنند. ء
سايت antiwar - نوشته ژورژ هيرش. ترجمه و تلخيص افسانه نگاهی

هیچ نظری موجود نیست: